سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگ شخصی تو و من
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  محمد[2]
 

این وبلاگ , دفترچه خاطراتی است که از تاریخ ششم اردیبهشت 87 افتتاح شده است .

   نویسندگان وبلاگ -گروهی
  پیوند دوستان
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 23
کل بازدید : 355295
کل یادداشتها ها : 158

نوشته شده در تاریخ 87/12/12 ساعت 11:20 ص توسط رویا


 

آتش را روشن کردی ، می بینی که زبانه گرفته است ، اما چرا نزدیک نمی شوی؟

شاید می ترسی که بسوزی !

چطور زمانی که حرف از سوختن من بود می گفتی حکمت است ،

اما اکنون که زمان سوختن توست ، پا پس کشیده ای ،

دیدم رسم وفاداری را ،

دیدم که به چه راحتی سوختنم را دیدی و دم نزدی ،

دیدی که چه زیبا سوختم در آتشی که نه گلستان بود و نه سرد ، 

داغ بود ، داغ داغ داغ

هر چند که تو هیچ وقت طعم حرارت را نچشیدی ....

چه شهامتی به خرج می دهی اکنون

اما امروز دیر است برای نزدیک شدن به آتش ،

شاید دیروز که سازم را شکستم باید از من دوری می کردی ، اشک هایم را که دیدی ؟

باز هم بخند ،

دیدی که خنده هایت را بی جواب نگذاشتم ... .

شاید این را شهامت ندانی ،

اما همین که برای من شجاعت است کافیست ....

سازم را شکستم ، همان که نیمی از عمرم را در پی آموزشش بودم ، و نیم دیگر را در پی نواختنش .

نمی توانی بگویی که سازم را ، رفیق سالیانم را دوست نداشتم ،

زمانی که سازم را شکستم ، خودم را نیز شکستم ، سازم را دو تکه کردم و خودم را هزاران تکه ،

حال از من دوری کن .

تمام منی را که من بودم ، تو شکستی ،

تو شکستی ، و این را هرگز فراموش نکن



بهار93   





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ