نوشته شده در تاریخ 87/2/31 ساعت 9:7 ص توسط محمد
از عذاب جاده خسته، نرسیده و رسیده
آهی از سر رسیدن، نکشیده و کشیده
غم سرگردونیامو، با تو صادقانه گفتم
اسمی که اسم شبم بود، با تو عاشقونه گفتم
با تنم زخمی اگه بود، بی رمق بود اگه پاهام
تازه تازه با تو گفتن، اگه کهنه بود در دام
من سرگدون ساده، تو رو صادق می دونستم
این برام شکست اما، تو رو عاشق می دونستم
تو تموم طول جاده، که افق برابرم بود
شوق تو راه توشه من، اسم تو همسفرم بود
من دل شیشه ای هر جا، هر شکستن که شکستم
زیر کوه بار غصه، هر نشستن که نشستم
عشق تو از خاطرم برد، که نحیفم و پیاده
تو رو فریاد زدم و باز، خون شدم تو رگ جاده
من سرگدون ساده، تو رو عاشق می دونستم
این برام شکست اما، تو رو صادق می دونستم
من سرگدون ساده، تو رو صادق می دونستم
این برام شکست اما، تو رو عاشق می دونستم
نیزه نم باد شرجی، وسط دشت تابستون
تازیانه های رگبار، توی چله زمستون
نتونستن نتونستن، جلوی منو بگیرن
از من خسته خسته، شوق رفتن و بگیرن
حالا که رسیدم اینجا، پر غصه برا گفتن
پر نیاز تو برای، آه و کشیدن و شنفتن
تو رو با خودم غریبه، از خودم جدا می بینم
خودم و پر از ترانه، تو رو بی صدا می بینم
من سرگدون ساده، تو رو عاشق می دونستم
این برام شکست اما، تو رو صادق می دونستم
من سرگدون ساده، تو رو صادق می دونستم
این برام شکست اما، تو رو عاشق می دونستم
اون همیشه با محبت، برای من دیگه نیستی
نگو صادقی به عشقت، آخه چشمات میگه نیستی
من سرگدون ساده، تو رو عاشق می دونستم
این برام شکست اما، تو رو صادق می دونستم
من سرگدون ساده، تو رو صادق می دونستم
این برام شکست اما، تو رو عاشق می دونستم
خواننده : استاد سیاوش قمیشی